دوم، اين مناظره نشان داد كه كار نشده در كشور زياد است و نقايص كشور بسيار. سوم، آن كانديداها الزاما تصوير و تحليل درستي از اين نقايص ندارند و راههاي برون رفت از آن را نميدانند. چهارم، كه در يادداشت قبلي هم به آن اشاره شد، توسل به ابزار جادويي يارانه بود.پنجم، ارقام آنقدر تكاندهنده است كه به جاي آنكه مردم را اميدوار كند، بذر نااميدي در اذهان ميپراكند و مردم را به اين فكر وامي دارد كه چه زماني خواهيم توانست بر اين كاستيها پيروز شويم و جامعهاي با تعادل بسازيم. ششم همه رقبا به محرومان اشاره ميكنند؛گويي محرومان كساني هستند كه تنها در اين زمانها بهكار ميآيند و در مواقع ديگر كاربردي ندارند. هفتم، همه رقبا قبلا يا فعلاً مسئوليت اجرايي در كشور داشتهاند و ميدانند كه چقدر ايجاد تغييري كوچك در كشور و يك گام آن را جلو بردن، دشوار است و موانع متعددي بر سر راه آن وجود دارد. بنابراين، چطور ميشود كه رقبا آنچنان بر هم ميتازند كه گويي هيچ يك نميدانند چه خبر است؟
تأكيد رهبري بر اينكه چارچوبهاي اخلاقي را بايد رعايت كرد، صرفا محدودههاي اخلاقي بهمعناي مرسوم آن نيست بلكه آگاهي رقبا و فعالان به اين نكته است كه همه در يك كشتي نشستهايم و همگي واقفيم كه مشكلات چيست و همه واقفيم كه چه سختيهايي بايد براي حل آنها متحمل شويم. بنابراين، رقابت بين كانديداها نبايد بهنحوي باشد كه مردم چنان تصور كنند كه راهحل مسئله را فقط يك نفر ميداند و بقيه از آن بيخبرند. اين درست آن چيزي است كه رهبري آن را چارچوب رقابت ميداند و همه بايد به آن پايبند باشند.
كارهاي نشده در كشور بسيار است. افزايش دانش مديريت، پرهيز از خطاهاي كارشناسي، اصلاح ساختارها، آيندهبيني و پرهيز از كارهاي نمايشي، آن چيزهايي است كه بايد بين همه مسئولان و مديران كشور تقويت شود تا بتوان كاري براي مردم كرد. در غيراين صورت، مشكلات همچنان پابرجا خواهند ماند و دورههاي رياستجمهوري تنها به ظاهر تغيير خواهد كرد. اين آن چيزي است كه پس از 11دوره رقابتهاي رياستجمهوري بايد تبديل به اخلاق مناظره شود و همه طرفين به آن پايبند باشند در غيراين صورت همچنان گرفتار رقابتهاي احساسي و هيجاني خواهيم بود.
نظر شما